- به من بگو نگو ، نمیگویم ، اما نگو نفهم ، که من نمی توانم نفهمم ، من می فهمم .( دکتر شریعتی)
- می نویسم یادگاری تا بماند روزگاری گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری
- صدبار بدی کردی ودیدی ثمرش را خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی
- ساکنان دریا مدتهاست که صدای امواج دریا را نمی شنوند, عجب سخت است قصه ی عادت.
- تو زندگیت هیچ وقت اشتباه نکن
اگر اشتباه کردی اعتراف نکن
اگر اعتراف کردی التماس نکن
اگر التماس کردی زندگی نکن
- دنیا همه هیچ و خلق دنیا همه هیچ پس هیچ برای هیچ با خلق پیچ
- یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سروپایی نکنیم
- همه دنیا را نامردا گرفتن وفا را از تهی مردا گرفتن
- دل گفت وصالش به دعابازتوان یافت /عمری است که عمرم همه درکاردعا رفت
- شاید این چند سفر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم.
-توبه کردم که دگر می نخورم به جز امشب و فرداشب و شبهای دگر
- پس از آن غروب رفتن, اولین طلوع من باش
من رسیدم رو به آخر, تو بیــــا شروع من باش
- دیشب ز سر عشق تو از خواب پریدم دیدم نصفه شبه دوباره خوابیدم
- ای خدا عاشقان را غم مده سرخوشان عشق را نالان مده
تکیه بر دیوار کردم بر فرقم نشست خاک بر فرقش نشیند آنکه یار از من گرفت