سفارش تبلیغ
صبا ویژن
علم را با عمل همراه باید ساخت ، و آن که آموخت به کار بایدش پرداخت ، و علم عمل را خواند اگر پاسخ داد ، و گرنه روى از او بگرداند . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 6  بازدید دیروز: 2   کل بازدیدها: 60831
 
کانون هنرهای تجسمی و صنایع دستی دانشگاه یزد
 
مناظره استاد و دانشجو(طنز)
نویسنده: عرفان اریا(شنبه 89/1/7 ساعت 6:25 عصر)

گفتم
غمم فزون است،
گفتا ز من چه آید
گفتم که
نمره ام ده، گفتا ز من
نیاید

گفتم
که نمره دادن
بسیار سهل آید
گفتا ز ما
اساتید این کار کمتر آید

گفتم
کرم نمایید من
را کنید شما شاد
گفتا که
خوش خیالی کی وقت آن بیاید

گفتم
که نمره هفت
بدبخت عالمم کرد
گفتا اگر
برای آن هم زیادت آید

گفتم
خوشا دهی که
دست شما دهد آن
گفتا تو
کوشش کن کو وقت آن بر آید

گفتم
دل رحیمت کی
قصد رحم دارد

گفتا
نگوی با کس تا
وقت آن بر آید

گفتم
زمان تحصیل
دیدی که چون سرآید

 گفتا خموش جانم ازدست من
چه آید


نظرات دیگران ( )

44راه برای راه رفتن روی اعصاب دیگران(طنز)
نویسنده: عرفان اریا(شنبه 89/1/7 ساعت 6:24 عصر)

#روز های تعطیل
عید مثل بقیه روزها ساعتتان را کوک کنید تا همه از خواب بپرند. 

 #سر چهار راه وقتی چراغ سبز شد دستتان را روی بوق
بگذارید تا جلویی ها زودتر راه بیفتند.

#وقتی از کسی آدرسی را می
پرسید بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یک نفر دیگر هم بپرسید.

#کرایه تاکسی را بعد از
پیاده شدن و گشتن تمام جیب هایتان به صورت
اسکناس هزاری پرداخت کنید.

#همسرتان رابا اسم همسر
قبلی تان صدا بزنید(قابل توجه جوانانی که دوبار ازدواج کرده اند)

#جدول نیمه تمام دوستتان
را حل کنید.

#توی اتوبان روی لاین
منتهی الیه سمت چپ با سرعت 50 کیلومتر در ساعت حرکت کنید.

#وقتی عده زیادی مشغول
تماشای تلویزیون هستند مرتب کانال را عوض کنید.

#در یک جمع چای را با هورت
کشیدن نوش جان کنید.

#به کسی که دندان مصنوعی
دارد بلال تعارف کنید.

#وقتی از آسانسور پیاده می
شوید دکمه های تمام طبقات را بزنید و فرار کنید.

#وقتی با بچه ها بازی فکری
می کنید سعی کنید از آنها ببرید.

#موقع صرف ناهار توی یک
جمع جزییات تهوع و گلاب به رویتان استفراغی که چند روز پیش داشتید را باآب و تاب
تعریف کنید.

#ایده های دیگران را به
اسم خودتان به کار ببرید.

#بوتیک چی را وادار کنید
شونصد رنگ و نوع مختلف پیراهن هایش را باز کند و نشانتان بدهد و بعد بگویید
هیچکدام جالب نبود و سریع خارج شوید(این فقط مورد استفاده خانمهاست)

#شمع های کیک تولد دیگران
را فوت کنید.

#اگر سر دوستتان طاس است
مرتب از آرایشگرتان تعریف کنید.

#وقتی کسی لباس تازه ای می
خرد به او بگویید خیلی گران خریده و سرش کلاه رفته.

#صابون را همیشه کف وان
حمام جا بگذارید.

#روی ماشین تان بوق شیپوری
نصب کنید.

#وقتی دوستتان را بعد از
یک مدت طولانی می بینید بگویید چقدر پیر شده است.

#وقتی کسی در جمعی جوک
تعریف می کند بلافاصله بگویید خیلی قدیمی بود.

#شکم بزرگ دوست را مرتب به
او یادآوری کنید.

#بادکنک بچه ها را
بترکانید.

#مرتب اشتباه لغوی و
انشایی دیگران را هنگام صحبت گوشزد کنید وبه او بخندید.

#وقتی دوستتان موهای سرش
راکوتاه می کندبه او بگوییدموی بلند بیشتر بهش می اید.

#بچه جیغ جیغوی خودتان را
به سینما ببرید.

#ایمیل های فورواردی
دوستتان را برای خودش فوروارد کنید.

#توی کنسرت موسیقی بی موقع
دست بزنید.

#هر جای که میتوانید آدامس
جویده شده تان را جا بگذارید(توی دستکش دوستتان بهتر است)

#حبه قند نیمه جویده و
خیستان را دوباره توی قندان بگذارید.

#نصف شبها با صدای بلند
توی خواب حرف بزنید.

#دوستتان که پایش توی گچ
است را به فوتبال بازی کردن دعوت کنید.

#عکس های عروسی دوستتان را
با دستهای چرب تماشا کنید.

#با یک پیتزا فروشی تماس
بگیرید و شماره تلفن پیتزا فروشی روبرویی که آن طرف خیابان است را بپرسید.

#موقع عکس رسمی انداختن
برای هر کس جلویتان است شاخ بگذارید.

#توی ظرف های آجیل عید
برای مهمان هایتان فقط پسته ها و فندق های دهان بسته بگذارید.

#شونصد بار به پیغام گیر
تلفن دوستتان زنگ بزنید وداستان خاله سوسکه را تعریف کنید.

#توی روزهای بارانی با
سرعت از وسط آب های جمع شده رد بشوید.

#توی جای کارت های عابر
بانک چوب کبریت فرو کنید.

#جای بر چسب های قرمز و
آبی شیر های آب توالت هتل ها را عوض کنید.

#یکی از پایه های صندلی
معلم یا استادتان را لق کنید.

#توی مهمونی ها از بچه
چهار ساله تان بخواهید هرچی شعر بلد است را بخواند.

#ورق های جزوه سیصد صفحه ای
دوستتان را که ازش گرفته اید تا زیراکس کنید قاطی پاطی گذاشته و یک بر هم بزنید و
بهش پس دهید.                                                                     


نظرات دیگران ( )

اینم برای صفحه اول،همون تیتر بزرگه!
نویسنده: عرفان اریا(شنبه 88/12/29 ساعت 12:43 عصر)

نخود سیاه یا

 وقتی همگی سرکاریم!!

 

قضیه از اونجایی شروع شد که پس از استقبال چشمگیر دانشجوها از کارگاه هنری زنده و ثبت نام اونها تو کلاسهای هنری،مشکل همه ساله کانون یعنی کمبود(یا نبود!!)مکان برای برگزاری کلاسها،دوباره قوت گرفت وبچه های کانون را درگیر پیداکردن محلی برای کلاسها کرد.

وقتی که مسئولین ذیربط پیگیری وسماجت بچا رادیدند،پاسکاری شروع شد وجاهایی پیشنهادمیشد که بعدا متوجه میشدیم که یاکلاس درس درحال استفاده هست یاقراره اداره پست دانشگاه بشه ویا... و این ما بودیم که بعضا مسافتهای طولانی مابین فنی3 وسازمان مرکزی(خوابگاه هرندی) رابرای هماهنگی چندین بار طی میکردیم ولی هربار دست خالی تر از دفعه قبل برمیگشتیم... .

در حین گشتن دنبال این نخود سیاه ها،هماهنگی وهمکاری تحسین برانگیزی!!بین مسئولین قسمتهای مختلف دیدم که جای بسی سوال باقی میگذاره!؟

ولی ازونجایی که ما تو این راه ثابت قدم بودیم،بالاخره محلی را برای تشکیل کلاسها هماهنگ کردیم.

همت اگر سلسله جنبان شود                   مور تواند که سلیمان شود

در آخر ازمساعدتهای مسئولان امورفرهنگی به خصوص جناب آقای غفوری تشکر میکنیم.



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نمایشگاه برای ورودیهای جدید
تغییر دکوراسیون کانون
نشریه
کالیگرافی
وسایل لازم
جدول
من هستم
نشریه ............................................ضروری
1
2
3
4
5
6
7
[همه عناوین(111)][عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| فهرست موضوعی یادداشت ها ||
هنر .
|| مطالب بایگانی شده ||
دی 1388

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
کانون هنرهای تجسمی و صنایع دستی دانشگاه یزد
مدیر وبلاگ : سمیه رحیمی[125]
نویسندگان وبلاگ :
وحیده تشکری (@)[8]

علی رضایی (@)[0]

آرمان مردانی[16]
سعید سبحا نی (@)[42]

مجتبی نعمت الهی (@)[13]

رضا دهشیری (@)[5]

الهام صفا یی (@)[0]

هادی سلیمی[0]
عرفان اریا (@)[3]

آذین اسلامیه (@)[2]

مهرنوش قریب پور (@)[0]

ایران ممتاز[0]
قرزانه توکلی (@)[0]



|| لوگوی وبلاگ من ||
کانون هنرهای تجسمی و صنایع دستی دانشگاه یزد

|| اوقات شرعی ||